راه رفتن طاها جان
ووووووووووووای که چقدر خوشحالم
امروز 1 سال و 1 ماه و 19 روزت بود عزیزم.چند وقتی میشه که دستاتو میگرفتی به وسایل خونه و راه میرفتی دو روز پیشم پاهاتو بلند میکردی که خودت راه بری.
اما امروز به بهانه ی بستنی همینطوری صدات کردم گفتم بیا بستنی بخور دیدم یه قدم اومدی جلو و دستمو گرفتی.منم که از خوشی دیوونه شدم تا چند بار به بهانه بستنی اومدی طرفم و منم کم کم ازت فاصله گرفتم تا زیباترین اتفاق زندگیمو تماشا کنم.امروز 10 قدم خودت تنهای تنها راه رفتی.آخ عمر من فدات فقط
راستی داشتم وبلاگی رو میخوندم که مادرهای عزیز در مورد این که بچه هاشون شیطون و اذیت کارن و مادرا عصبی شده بودن و حتی بیشترشون بچه هاشونو به حدی کتک زده بودن که صورت ماهشون کبود شده بود و مادراشون بعدش چقدر پشیمون شده بودن..واقعا قلبم به درد اومد.خواستم یه پیشنهاد به شما پدر و مادرهای دلسوز بدم که تربیت بچتون براتون خیلی مهمه.من پارسال از نمایشگاه کتابی خریدم که فکرشم نمیکردم تا این حد عالی و موثر باشه بنظر من کتاب فوق العاده ایه قیمتشم 3000 تومنه که میلیاردها میارزه فقط یه بار بخونید کلی تجربه بدست میارید.اینکه بچه ها وقتی بهانه میگیرن بیرون چیزی رو بزور میخوان کلی جیغ و داد راه میندازن باید چطور آرومشون کرد.چطور مودب و حرف گوش کن بار بیان و کلی مطلب با ارزش که به درد آیندشون میخوره
اینم آدرس سایتی که در مورد مادران عصبی نوشته بود حتما بخونید
http://sedayemadarane.blogfa.com/post-60.aspx